1398-06-22 05:53
1781
0
65439
به قلم جواد عموزاد :

دورکهایم و دخترآبی

می توان نوع سوم خودکشی یا همان آنومیک را به دختر آبی منتسب کرد ، چرا که قواعد اخلاقی یا همان هنجارهای معتبر جامعه قادر به ساخت دادن کردار او نبوده و امیال افسارگسیخته اش ، او  را ارضا  نمی کردند لذا بعد از یک دوره کشکمکش درونی تن به خودکشی داد .

به گزارش گلستان ما ؛ جواد عموزاد ، روزنامه نگار گلستانی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی نوشت :

امیل دورکهایم جامعه شناس اواخر قرن نوزدهم فرانسه را می توان بعنوان پایه گذار تحقیق و تجزیه و تحلیل جامعه شناسی خودکشی بر پایهٌ همبستگی اجتماعی محسوب کرد.

دورکهایم در مطالعه خود از میزان خودکشی در فرانسه، انگلستان، دانمارک و ..  چهار نوع خودکشی مربوط به آنها را تشخیص داد :

1 -خودکشی خودخواهانه : خودکشی خودخواهانه می تواند حاصل احساسی تنهایی، درون گرایی، انزوا، و یا نوعی اختلال روانی باشد. معمولا در خودکشی خودخواهانه همبستگی فرد با زندگی خانوادگی ناچیز و سست است؛ زیرا هرچه اعضای خانواده به هم نزدیکتر و صمیصی تر باشند، ایمنی فرد نسبت به خودکشی بیشتر می شود .

2 - خودکشی دگرخواهانه : خودکشی نوع دوستانه به مواردی راجع است که  خودکشی بر اثر شدت عمل مکانیسم تنظیم رفتار افراد صورت می گیرد و نه ضعف آن . به عنوان مثال جاسوسی که دستگیر شده، قبل از آن که حرفی بزند و اسراری را فاش کند، کپسول سمی را می بلعد.

3 - خودکشی آنومیک : هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود، حالت "بی هنجاری" یا "نابسامانی"در جامعه به وجود می آید . بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می شود ؛ وقتی که قواعد اخلاقی به عنوان هنجارهای معتبر برای ساخت دادن به کردار افراد اعتبار می افتد، امیالشان نامحدود شده و دیگر با  منابعی که دارند ارضا نمی شوند . این عدم تعادل میان ارزوهای  افسارگسسته و وسایل ارضایشان ناگزیر کشمکش های حاد درونی بر می انگیزد که آنها را به خودکشی سوق می دهد.

4 - خودکشی تقدیرگرایانه : در این مواقع حق گزینش از افراد سلب شده  و فرد تحت شرایط اجباری ، نمی‌تواند اهداف و راه‌های رسیدن به آن‌ها را فراهم کند و سرانجام به قضا و قدر تن می‌دهد.

حال با فهم چهار دلیل خودکشی از منظر دورکهایم و تطابق آن با موضوع دختر آبی به این نتیجه می رسیم که دلیل اول می تواند علت خودکشی وی باشد ، دختر آبی در برقراری پیوند(همبستگی) با خانواده خود که اتفاقا هشت نفر هم هستند غیر از پدر و مادر ضعیف عمل کرده و همین باعث انزوای او در جامعه شده است و شاید هم خانواده ضعیف عمل کرده که نتوانسته حس "همبستگی" را در او ایجاد کند .

همچنین می توان نوع سوم خودکشی یا همان آنومیک را به دختر آبی منتسب کرد ، چرا که قواعد اخلاقی یا همان هنجارهای معتبر جامعه قادر به ساخت دادن کردار او نبوده و امیال افسارگسیخته اش ، او  را ارضا  نمی کردند لذا بعد از یک دوره کشکمکش درونی تن به خودکشی داد .

اینگونه مسائل بیش از آنکه ریشه سیاسی داشته باشد منشا درون شناختی و روانشناسانه دارد ، همانگونه که دورکهایم و سایر اندیشمندان به این نتیجه رسیده اند ، اگر چه هر حکومتی می تواند با ایجاد بسترهای لازم مشارکت و حضور مردم در عرصه های مختلف نظیر ورزش با رعایت چهارچوب ها و استانداردهای لازم میزان "همبستگی" را افزایش دهد .

قصه دختر آبی هم بزودی فراموش می شود ، چون اصل خبر آن اصالت دقیقی ندارد و جریانات خاص سیاسی  روی آن موج سواری کرده و گروههای درگیر به دنبال انتقام و کینه جویی از یکدیگر بوده و کمتر کسی پیدا می شود که بخواهد به منشا دقیق این حادثه و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی همت بگمارد .

بروز چنین مسائلی بیش از آنکه حاصل عملکرد حکومتها باشد(که البته بی تاثیر هم نیستند) ناشی از فردگرایی و تصمیمات هر فردی در بزنگاههای مختلف است ، تصمیماتی که گاها منشا آن کشمکش های درونی فرد و دیدگاه های خاصی است که در اثر پیوستن به دهکده جهانی و فضای مجازی با استفاده از تکنولوژی روز دارد ، فی المثل چالشی بود به نام نهنگ آبی که فرد در مرحله آخر بایستی خود را از یک ارتفاعی به پایین پرتاب می کرد .(خودکشی)

انتهای پیام /

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.